پاهای من پر تاول و راه رسیدن به تو دراز
دل من تنگ، دل زمانه از سنگ
نشانی ات را ندارم
منزلت را نشانم نمی دهند
آنچه زیاد است عنود و بخیل
آنچه کم است دلسوز و شریف
هرچه دور می شویم؛ دور می کنند!
کدام راه به تو ختم می شود؟
من که نمی دانم...
پشت نیامدن های من هیچ نیست
جز تلاش بی حاصل در پیدا کردنت
من خسته نیستم
صبرم از جنس دل ایوب است
عمرم همانند نوح
می ترسم پا پس بکشی
یا دل از آمدنم ببری
بگو...
بگو منتظرم می مانی؟
هزار دریا فاصله انداخته اند
هزار فرسنگ بیابان کاشته اند
هزار کهکشان هوایمان از هم جدا ست...
آن چه می گویند
به خدا هجو است
من عاشقت بودم و می مانم
خسته نشو رفیق مهربان من
خسته نشو همسفر جاده های نرفته با من
خسته نشو
گناه من نیست که سنگ های جاده
شماره به شماره
رو به روی پاهای زخمی من ایستاده اند
گناه من نیست
باد هم مخالف وصال ما می وزد...
بگو
تا هرچه درد در هجران توست
درمان شود
بگو تا هرچه اشک در چشم من است
به شوق دیدارت خشک شود
بگو طاقتت از جنس کوه است
بگو قولت آهنگین است و بی لغزش
هرچند
سال های متمادی ست
دیار خاک
اجازه ی خروج به من نداده است
سال های متمادی ست
عزم آمدن کرده ام
اما بی حاصل و پر مشکل
باز در حسرت دیدارت مانده ام
سینه ام سوخته
نوشدارو می شوی
چشمانم تاریک و بی نور
توتیای نابش می شوی
قلبم خونین و خسته
تیمارگر شرحه هایش می شوی...
بگو منتظر آمدنم می مانی
بگو ...
منتظر آمدنم می مانی؟
. احساس خود را به زیبایی به نگارش آوردید
بشما تبریک میگم
25518 بازدید
16 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
34 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian